سکوت از هر
طرف جاری هوای خانه تاریک است
میان زندگی یا
مرگ گل ویرونو باریک است
مرا دریاب پیش
از مرگ که مرگم سخت نزدیک است
فقط یک چهره
خستم میان چارچوبه ها
به مرگم یک
نفس مانده در این فرصت مرا
در یاب
عبور لحظه های
عمر دلیل پیری من نیست
فرار از تو که
تو هستم مگر در خود شکستم
نیست
ولی دیدم فرار
از تو فرار از مرد ز
ائین است
نیاز تو تمام
من نه یک احساس
در سینست
به خود گفتم
فراموشی پناهم می دهد در خود
فرار از قصه
دیروز علاج درد خاهد شد
من غافل به
دست خود شکستم هر چه پروردم
ولی در این
قمار تلخ به خود بیش از
تو بد کردم
فقط یک چهره
خستم میان چارچوبه ها
به مرگم یک
نفس مانده در این فرصت مرا
در یاب
8605 بازدید
19 بازدید امروز
23 بازدید دیروز
453 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian